کمبود وقت

27 شماره ؟ یعنی باید وقتی می خواهم ؟ نیازی ندارم ؟ هیچ کاری انجام بدهم ؟ به خاطر کارایی بالاتر نیاز بیشتر ؟ کارایی بالاتر بدون حرکت ؟ بدون نیاز به پیشرفت بیشتر به خاطر هیچ چیزی می خواهم ؟ وجه تمایز پیشرفت چند تا کتاب بیشتر باید بخوانم ؟ به خاطر هیچ چیز الان فکر می کنم ؟ خم شدم دارم تایپ می کنم ؟ یعنی هیچ کارایی ندارم ؟ فقط دارم ؟ کار می کنم ؟ احساس می کنم ؟  خیلی خسته ؟ خیلی بی  حوصله ؟ خیلی به درد نخور ؟ یک اینجور چیزی را به خاطر واقعیت به خاطر خودم ؟ می خواهم ؟ کارایی داشته باشم ؟ اما متاسفانه هیچ کارایی  ندارم ؟  نیاز به پیشرفت ؟ تداوم ؟ کارایی بالاتر واقعیت چی هست ؟ می توانی مغز بقیه را اشغال کار کنی ؟ یعنی یک زباله ؟ اشتغال ؟ مشغول کنی ؟ یعنی چرا باید بقیه را مشغول کنی ؟ یعنی بازی با واژه یعنی همین ؟ دوست ندارم ؟ کار کنم ؟ به خاطر خودم ؟ چیزی را داشته باشم  ؟ واقعیت نیاز ندارم ؟ خودم را به این چیزها در گیری داشته باشم ؟ فکر می کردم ؟ کار کردن ؟ چیز خوبی باشد ؟ باز وقت تمام شد ؟ ...ادامه اش بعد از پایان وقت هیچ چیز معلوم نیست ؟ چقدر دیگر باید باید وضعیت های تکراری داشته باشم ؟ برای من بهتر از این نمی شود ؟ واقعیت را به هر چیز می خواسته ام ؟ یا هر حالی دوست داشته ام ؟ این به درد من نمی خورد  ؟برای واقعی بودن ؟ یا غیر واقعی بودن ؟ یا هر چیز می خواسته ام ؟ این واقعی نیست ؟ باید به درد خودم بخورم ؟ یعنی باید فکری داشته باشم ؟ واقعی نیست فکر می کردم ؟ تایپ 10 انگشتی یک صلاح باشد ؟ برای گذران زندگی اما من هیچ دستاوردی نداشتم ؟ هیچ وقت نتوانستم ؟ تایپ 10 انگشتی اقتصادی داشته باشم ؟ یعنی اینطوری شد ؟ نتوانستم ؟ خودم را در چیزی صرف کنم ؟ یا وقتی می خواستم ؟ خودم را در تایپ 10 انگشتی صرف کنم ؟بین کد نویسی کردن ؟ بین جواز تایپ گرفتن ؟ جواز مغازه یا کد گرفتن ؟ اجاره دادن و اینجور چیزهای و فروش دستگاه کپی و بعد از 3 ماه بیشتر نتوانستم ؟ در بازار کار دوام بیاورم ؟ بعد به دلیل توان اجاره نداند همه چیز را تمام کردم ؟ یعنی باید چه کار می کردم ؟ این موقعیت من به چه دلیلی تمام شد ؟ یعنی باید چه کاری انجام می دادم ؟ یعنی باید خودم را چقدر دیگر قویتر می کردم ؟ بدون امکانات و هچ قدرتی ؟ یعنی این جور وضعیتی فقط دچار افسردگی می شود ؟ به جای هرم مازلو یک فیلتر را در نظر بگیر ؟ یعنی چه حیواناتی حیوانات دیگری را شکار می کردند ؟ یا همان مثال قیف یا مثال فیلتر شدن استاد اقتصاد یعنی ؟ نمونه های قویتر فقط می توانند ؟ پیشرفت کنند ؟ نمونه های آرامش بیشتر یا تکامل بیشتری داشته اند ؟ یعنی می توانند ؟ در کمال آرامش خود را کنترل کنند؟ یعنی به غیر از این مسائل همه چیز را می توانند ؟ کنترل کنند ؟ باید خودم را به هر چیزی یا هر مشکلی می خواهم ؟ خودم با دندان ها یا دست یا سرم یا هر چیزی را می خواهم ؟ به طور شخصی یا تک نفره آن را حل کنم  ؟ من چرا نمی توانم ؟ مشکلات خودم را حل کنم ؟ بیخیال باشم ؟ کار نکن ؟ این کارها را یک نوعی کارهای خودت را حل کن ؟ من باید این مشکلات را حل کنم ؟ باید زندگی را به دست خودم بگیرم ؟ واقعی می خواهم ؟ زندگی را به هر چیز یا هر حالی می خواهم ؟ زندگی خودم را با هر حال می خواهم ؟ یک حالت بهتر داشته باشم ؟ زندگی من می تواند ؟ خودم را بیشتر از این نوع بهتری داشته باشد ؟ واقعیت ندارد ؟ باید خودم را با هر چیز بهتری داشته باشم ؟ من توان نوشتن را ندارم ؟ چرا باید اینطوری باشم ؟ چرا باید پیشرفت خاصی نداشته باشم ؟ زندگی من باید نوع دیگری داشته باشد ؟ وقتی می خواهم ؟ این زندگی را به حال دیگری داشته باشم ؟ من می خواهم ؟ باید زندگی بهتری داشته باشم ؟ یعنی می خواهم ؟ آما این وقتی نمی خواهم ؟ زندگی اینطوری باشد ؟ یعنی من قدرتی نسبت به این زندگی ندارم ؟ این زندگی هر طوری می خواهد دارد ؟ شکل می گیرد ؟ باد زندگی من یا خود من باید بهتر از بقیه باشد ؟ می خواهم ؟ چرا نمی توانم ؟ خودم را راضی کنم ؟ باید بیشتر از گذشته کارهای بهتری را داشته باشم ؟ یعنی نسخه تکمیلی داشته باشم ؟ یعنی همه چیز را باید به حال خودش رها کنم ؟ این زندگی بهتر بیشتر از این ادامه دارد ؟ چرا من باید اینطوری باشم ؟ واقعی تر از این می خواهم باشم ؟ نمی خواهم دروغ باشم ؟ می خواهم ؟ با واقعیت ناتوانی خودم در مسائل زندگی ام در کارایی خودم را ببینم ؟ 

27 numbers? I mean, I should when I want? I don't need to? Do nothing? For higher efficiency, need more? Higher efficiency without movement? Without the need for more progress, I want more for nothing? The difference between progress and how many more books should I read? For nothing, I'm thinking now? I'm bent over typing? I mean, I have no efficiency? I just have? I work? I feel? Too tired? Too bored? Not very useful? Something like this for the sake of reality, for myself? I want? To be efficient? But unfortunately I have no efficiency? Need to progress? Continuity? Higher efficiency What is reality? Can you occupy the brains of others? Work? It means a waste? Occupation? Keep busy? It means why should you keep others busy? It means playing with words, that's what it means? I don't like? Work? For myself? Have something? I don't really need to? I think? Work? Is it a good thing? Is the time over again? ... What's next after the time is up, nothing is known? How much longer do I have to have repetitive situations? It doesn't get better for me? I wanted reality for everything? Or I loved it anyway? This doesn't serve me? To be real? Or to be unreal? Or did I want everything? This isn't real? Should I serve myself? I mean, I have to have an idea? It's not real, I thought? Is 10-finger typing a good idea? To make a living, but I didn't achieve anything? I never could? To have 10-finger typing economically? I mean, this is how it happened? I couldn't? To spend myself on something? Or when I wanted to? To spend myself on 10-finger typing? Between coding? Between getting a typing license? Getting a shop license or code? Renting and such things and selling a copier, and after 3 months I couldn't? To survive in the job market? Then I finished everything because I couldn't afford to rent? I mean, what should I have done? Why did this situation end for me? I mean, what should I have done? I mean, how much more should I have made myself stronger? Without facilities and no power? Does this kind of situation only lead to depression? Consider a filter instead of Maslow's pyramid? Does it mean that what animals hunt other animals? Or the funnel example or the example of the economist being filtered? Does the stronger examples only? Progress? Are the examples more relaxed or more evolved? Does it mean that they can? Control themselves in complete peace? Does it mean that they can do everything other than these things? Control? Should I want myself to do anything or any problem? Do I want it myself with my teeth or my hands or my head or anything? Solve it personally or alone? Why can't I? Solve my own problems? Be carefree? Don't work? Solve these things in a way that is your own? Should I solve these problems? Should I take life into my own hands? Do I really want it? Do I want life in any way or in any way? Do I want my life in any way? Have a better state? Can my life? Have myself more of this kind of better? Isn't it true? Should I be better at everything? I don't have the ability to write? Why should I be like this? Why shouldn't I have any progress? Should my life be different? When do I want it? Should I have this life differently? I want it? Should I have a better life? I mean, I want it? But I don't want it this time? Should life be like this? I mean, I have no power over this life? This life can take any form it wants? Should my life or myself be better than others? Do I want it? Why can't I? Should I satisfy myself? Should I have better things than before? Does it mean I have a complete version? Does it mean I have to leave everything alone? Does this better life continue longer than this? Why should I be like this? Do I want to be more real than this? I don't want to be a lie? Do I want to? Face the reality of my own inability to function in the issues of my life?