تا این حد کار کردن اینجا سخت هست ؟ فوق العاده سخت هست ؟ نمی شود ؟ حس نکرده باشی ؟ هیچ بازدیدی نداری ؟ معجزه ای هم در کار نیست ؟ چطوری می شود ؟ پیشرفت کرد؟ یک کتاب نخواندم ؟ می خواهم ؟ چیزی بنویسم ؟ فقط منتظر باشی ؟ شاید ؟
تا این حد کار کردن اینجا سخت هست ؟ فوق العاده سخت هست ؟ نمی شود ؟ حس نکرده باشی ؟ هیچ بازدیدی نداری ؟ معجزه ای هم در کار نیست ؟ چطوری می شود ؟ پیشرفت کرد؟ یک کتاب نخواندم ؟ می خواهم ؟ چیزی بنویسم ؟ فقط منتظر باشی ؟ شاید ؟
وقتی مقاومت در مورد ؟ یک چیزی تمام می شود ؟ هنوز فکر می کنم ؟ دست از سر خودم بر نمی دارم ؟ یعنی واقعیت ندارد ؟
27 شماره ؟ یعنی باید وقتی می خواهم ؟ نیازی ندارم ؟ هیچ کاری انجام بدهم ؟ به خاطر کارایی بالاتر نیاز بیشتر ؟ کارایی بالاتر بدون حرکت ؟ بدون نیاز به پیشرفت بیشتر به خاطر هیچ چیزی می خواهم ؟ وجه تمایز پیشرفت چند تا کتاب بیشتر باید بخوانم ؟ به خاطر هیچ چیز الان فکر می کنم ؟ خم شدم دارم تایپ می کنم ؟ یعنی هیچ کارایی ندارم ؟ فقط دارم ؟ کار می کنم ؟ احساس می کنم ؟
شانسی برای رقابت بین بقیه نداشتن ؟ چرا چیزی را بنویسی ؟
هیچ کاری ندارم ؟ امروز هیچ کاری نمی خواهم ؟ انجام بدهم ؟ می خواهم فقط وقت خودم را هدر بدهم ؟ این زندگی من بوده است ؟
می پرسی ؟ کار منظم و نامنظم چه فرقی دارد؟ من جواب می دهم ؟ هیچ فرقی ندارد ؟ انگشتان کسی منظم تایپ می کند ؟ خیلی گرم هست ؟ فکر او درست کار می کند؟ با دقت بدون اشتباه تایپ می کند ؟ جمله تا حالا کار کرده ای ؟ او مثل ساعت کار کرده است ؟ چوابگو هست ؟
شعور داری ؟ یا نه ؟ این همان نرم افزار اکسل شاید باشد ؟ وقتی اکسل برای درست محاسبه کردن باشد ؟ این ابزار هم برای نوشتن و نویسنده شدن ؟ شاید به کار ببرد ؟ بدون هزینه های برای چاپ و انتشار این جور چیزی ؟ باید یک کم خودت تلاش کنی ؟ باید واقعیت را درک کنی؟ من اکسل ندارم ؟ من حساب و کتاب ندارم ؟ من نمی رسم ؟ زندگی ام را درست حسابی درست کنم ؟ باید خودم را به این واقعیت نشان بدهم ؟ به چه چیزی افتخار می کنم ؟ وقتی می خواستم ؟ خیلی خوب به نظر بیام ؟
امروز این حد پیشرفت داشتم ؟ امروز این حد بازدید داشتم ؟ امروز این حد کار کرده ام ؟ امروز این قدر کد نوشته ام ؟ امروز خودم را برای کارهای بیشتری آماده کرده ام ؟ امروز می خواهم ؟ خودم را تغییر دهم ؟ امروز می خواهم ؟ خودم را برای پیشرفت بهتر آماده کنم؟ امروز نمی دانم ؟ در ادامه زندگی خودم را برای چه چیزهای باید آماده کنم ؟ می خواهم ؟ دیگر تلاش نکنم ؟ خودم را برای هر کاری می توانم ؟ آماده کنم ؟ باید خودم را به هر چیزی می خواهم ؟ یا هر حالتی می خواهم زندگی باید اینطوری باشد ؟ چه مشکلی باید واقعیت را به چه چیزی یا چه حالی می خواهم ؟
چه شانس کمی دارم ؟ بین این همه چیز ها و مطلب های حرفه ای ؟ هیچ وقت قرار نبود ؟ اینطوری خودم را ضعیف احساس کنم؟ در حالی می خواست ؟ خیلی بهتر از این حال وضعیت من بهترین ها باشم ؟ اما اینجوری نشده است ؟ واقعیت اینطوری باشد ؟ دیگر من چه کارهای می توانم ؟ انجام بدهم ؟ واقعی تر از این دارم ؟ نگاه کن ؟ مشکلات بززگی داری ؟ از جمله یخ زدگی چند مدت هست ؟ نتوانستی ؟ یعنی زود می روی ناپدیدی می شوی؟ به بهانه این برای من اهمیت ندارد ؟
20 شماره . چه چیزی می خواهم ؟ بنویسم ؟
"“Let me tell you something you already know. The world ain't all sunshine and rainbows. It's a very mean and nasty place and I don't care how tough you are it will beat you to your knees and keep you there permanently if you let it. You, me, or nobody is gonna hit as hard as life. But it ain't about how hard ya hit. It's about how hard you can get hit and keep moving forward. How much you can take and keep moving forward. That's how winning is done!”
― Sylvester Stallone,